خَیراتٌ حِسَانٌ
زنان بهشتی هم نیکو سیرتند، «خَیْراتٌ» هم نیکو صورت. «حِسانٌ»
زنان بهشتی هم نیکو سیرتند، «خَیْراتٌ» هم نیکو صورت. «حِسانٌ»
در کتاب «زن در ادیان بزرگ جهان» ۱ چنین آمده است که: «در تعلیمات کهن ادیان چه ادیان توحیدی (یهودیت، مسیحیت و اسلام) و چه ادیان غیر توحیدی (آیین هندو، و بودا و سیک)، زن با عنوانی برابر و یا حتی برتر از مرد مورد توجه بوده است. به عنوان مثال: در ژاپن (قرن دوازده میلادی) زنان ژاپنی در تمام ابعاد زندگی جایگاهی برتر داشتند. زنان هندو در دوره بودایی (قبل از میلاد) در بسیاری از زمینهها جایگاهی برابر با مردها داشته، مراسم آغازین پیوستن به هندوئیسم برای هر دو جنس اجرا میشده، زن و شوهرها با هم مناسک مذهبی را به جای میآوردند، و بیوهها مجاز به ازدواج بودند.»
بنیانگذاران یا چهرههای شاخص دین، نسبت به عرف اجتماعی زمان خود به طرز عجیبی آزاد اندیش بودند. بودا درخواست آناندا، خدمتکار خود را مبنی بر پیوستن زنها به آیین بودا و رهرو شدن همانند مردها میپذیرد و به این ترتیب زنها برای اولین بار امکان داشتن یک زندگی متفاوت را نسبت به خانهداری و خانهنشینی پیدا میکنند. عیسی (علیهالسلام) زنان را جزو پیروان خود میشمرد و در آن زمان که زنان را «پشت حصار» فرض میکردند، از ارتباط با زنان استقبال میکرد؛ حتی پولس رسول که به تنفر از جنس زن شهرت دارد خود اظهار میدارد: «مرد یا زن بودن مطرح نیست؛ چرا که همه شما در نزد عیسی مسیح (علیهالسلام) برابرید.» در اسلام حضرت محمد (صلوات الله علیه) جایگاه زن را در جامعه عرب تا حد بسیار بالایی منزلت میبخشد؛ برای زنها سهم ارث قائل میشود؛ بیوه های تهیدست را تأمین مالی میکند؛ سنت کودک کشی را (که معمولاً در مورد دختران رواج داشت) منسوخ میکند. در آیین سیک گورونانک در همه زمینهها مرد وزن را برابر میدانست؛ او وگوروهای دنباله روی او به زنان اجازه دادند تا در همه فعالیتهای مذهبی سیک شرکت کنند.
این حقیقت که به هنگام مطالعه ادیان مختلف با کلماتی از قبیل جنس پست، ناپاک، مردسالاری، پدرسالاری مواجه میشویم؛ به نظر میرسد تضادی است که همیشه بین تعلیمات کهن ادیان درباره برابری زن و مرد و زندگی واقعی زنها در جامعه (عرف عمومی) وجود داشته است. در طول تاریخ مذهبی، همیشه مردها مجری دسته بندی اعتقادات مذهبی، ترجمه متون مقدس و انتقال آن به دیگران و برگزاری مراسم مهم عبادی بودهاند. با این وجود در دورههایی معین از تاریخ ادیان، زنهایی لایق و توانا توانستهاند جامعه دینی زمان خود را به شایستگی اداره کنند نمونه مشخص آن، «دبوره» به عنوان داور و «میریام» (مریم خواهر حضرت موسی) و «هولده» به عنوان نبیه (پیامبر زن) در دین یهود است.
در یک دین آسمانی نقش زن حتی در کنار مرد، مکمل و استحکام بخش آن دین بوده است. میتوان نقش زن را در رابطه با بنیانگذار یک دین با چهار نسبت ارزیابی کرد. نسبت مادر، خواهر، همسر و دختر. در هر یک از ادیان یکی از این نسبتها بسیار برجستهتر است نسبتی که به نحوی مکمل نیز هست. «سیتا همسر راما» در آیین هندو در نقش همسری، صادقانه در خدمت شوهرش انجام وظیفه میکند. در دین یهود میریام یا مریم به عنوان خواهر حضرت موسی (علیهالسلام)، نقشی به سزا دارد. در دین مسیحیت، نسبت مادری مریم مقدس (سلام الله علیها) مکمل پیامبری حضرت عیسی (علیهالسلام) است و در دین اسلام، وجود حضرت خدیجه (سلام الله علیها) به عنوان همسر پیامبر اسلام و هم چنین وجود قدسی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) به عنوان دختر حضرت محمد (صلوات الله علیه) و همسر وصی او حضرت علی (علیهالسلام) و مادر ائمه شیعه (علیهم صلوات الله) بسیار چشمگیر است. بیان فوق برای هر زنی که میخواهد پارسا باشد و راه درستی بپیماید، کارآمد و راهگشاست. بنابراین روشن میشود که ادیان برجسته جهان که ۱- منشأی آسمانی و حکیمانه دارند ۲- برای راهگشایی نوع انسان آمدهاند ۳- برای گسترش و تبیین مبانی خود نیازمند نوع بشر جدای از جنسیت آنان هستند؛ چگونه میتوانند زن را فرودست و ضعیف به شمار آورند؟ در حالی که زنان بزرگی در عرصه ادیان مختلف حضوری شگرف و مؤثر داشته و دارند.
دین زن را همانند مرد، یک انسان مورد خطاب وحی الهی میداند که مجری وظایف و آداب مذهبی است. اما از آن جهت که حقایق بالا به هنگام نزول برای نوع بشر میبایست مطابق ظرف گیرنده آن باشد تا قبول آن توسط انسان ممکن باشد لذا در پاره ای موارد میبینیم که عرف اجتماعی و نگاه آن به زن در تعلیمات ادیان مورد توجه بوده است. این توجه باعث شده است تا با گذشت زمان، باورهای قومی افراطی و متعصب دین مآبانه به پیکره دین وارد شود و هرچه قدمت یک دین بیشتر باشد این اندیشهها و نگرشها و حتی تفسیرهای نادرست از گزاره های دینی با اصل دین بیشتر آمیخته و ترکیب شدهاند؛ به فرموده حکیم نظامی :
دین تو را در پی آ:.۸&#۳۹;ایشاند در پی آرایش و ویرایشاند
بس که ببستند بر او برگ و ساز گر تو ببینی نشناسیش باز
باید خاطر نشان کرد که شناخت درست یک دین، شناخت جوهر و گوهر آن دین است که برای همه متدینین آن دین چه زن و چه مرد قابل دسترسی است. حقیقت شریف و متعالی انسانی در حصار جنسیت نیست و ارزشهای والا و مقدس الهی تنها به سوی یک جنس انسان سرازیر نشده است. بنابراین محدودیت در چهارچوب انگارهها و باورهای اجتماعی و قومی که حتی با اشکال و عقاید تند مذهبی رنگ گرفته است، نباید زنان را از جوهره واصل وجودی خود که مکاتب الهی از جمله اسلام پیام آور آن برای نوع بشر بودهاند و خط سیر آن را زنان برجسته ای که نام مبارکشان گذشت طی کردهاند، دور سازد.
۱.جین هولم، جان بوکر، زن در ادیان بزرگ جهان، ترجمه علی غفاری، شرکت چاپ و نشر بینالملل، تهران، ۱۳۸۴.
منبع : دفتر نهاد مقام معظم رهبری
صفحات: 1· 2
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط حسانه در 1394/05/05 ساعت 11:24:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |